سلامت نیوز:زنسرپرست بودن زمانی معضل است که مرد نانآور خانواده است و به دلیل طلاق، فوت و... نمیتواند هزینههای خانواده را پرداخت کند و اگر خانواده زیر خط فقر برود، مسألهساز میشود. موضوع اساسی این است که باید امنیت شغلی و مالی زنان را از طریق ایجاد اشتغال، بیمههای تأمین اجتماعی و... بالا برد تا زمانی که زنان همسر خود را از دست میدهند، زیر خط فقر نروند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از سایت مهرخانه، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفت: در گذشته زنسرپرست شدن خانوار عمدتاً به دلیل فوت همسر، معلولیت یا اعتیاد او اتفاق میافتاد، اما در سالهای اخیر این الگو به دلایلی تغییر کرده است. یکی از این دلایل، افزایش طلاق است و طلاق هم در سنین جوانی بیشتر اتفاق میافتد.
شهلا کاظمیپور؛ عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در رابطه با دستهبندی زنانی که سرپرست خانوار هستند گفت: در سرشماری، به خانوارهایی که یک زن سرپرست آن باشد، چه خانوار چند نفره و چه خانوار یکنفره، زنسرپرست گفته میشود. حال، این خانوارها ممکن است بچه داشته باشند یا نداشته باشند.
زنان به چه دلایلی سرپرست خانوار میشوند؟
او با اشاره به گروههایی از زنان که سرپرست خانوار میشوند بیان داشت: یک گروه از زنان بر اثر فوت همسر بیوه و سرپرست خانوار میشوند که این اتفاق بیشتر در سالخوردگی رخ میدهد. گروه دیگری از زنان در اثر طلاق سرپرست خانوار میشوند. یک گروه هم دختران مجردی هستند که به دلیل تحصیل یا کار از خانواده جدا میشوند و عمدتاً به شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند و خانههای مجردی دارند که اینها دختران خودسرپرست هستند. گروه دیگر زنان سرپرست خانوار زنانی هستند که مردان آنها به دلیل اعتیاد، زندانبودن، معلولیت و... حضور مؤثر ندارد و زنان اعلام میکنند که خودشان سرپرست خانوار هستند.
افزایش تعداد دختران مجرد و خودسرپرست
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه در گذشته زنسرپرست شدن خانوار عمدتاً به دلیل فوت همسر، معلولیت یا اعتیاد او اتفاق میافتاد، اظهار داشت: در سالهای اخیر این الگو به دلایلی تغییر کرده است. یکی از این دلایل، افزایش طلاق است و طلاق هم در سنین جوانی بیشتر اتفاق میافتد. ممکن است پنجاه درصد زنانی که طلاق میگیرند به خانواده پدری رجعت کنند، اما کسانی که به خانواده پدری نمیروند، چه با فرزند و چه بدون فرزند، زنسرپرست میشوند. دلیل دیگر این است که تعداد دختران مجرد بسیار زیاد شده است. در گذشته دختران چند کلاس درس میخواندند و در روستا یا شهرستان خودشان ازدواج میکردند، اما الان دوست دارند تحصیلات عالیه داشته باشند و به شهرهای بزرگ میآیند و به دلیل اشتغال به کار یا تحصیل، در گروه زنسرپرستها قرار میگیرند.
تأثیر افزایش آمار تصادفات در زنسرپرست شدن خانوارها
کاظمیپور خاطرنشان کرد: دلیل دیگر افزایش زنان سرپرست خانوار به افزایش آمار تصادفات مربوط میشود. درست است که در دهههای اخیر آمار مرگومیر در ایران پایین آمده و مرگومیر اطفال کم شده است، اما تعداد مرگومیرهای جادهای افزایش یافته و به همین دلیل زنان زیادی در سنین جوانی بیهمسر میشوند. همچنین، انواع اعتیادها و انحرافات هم رو به افزایش است و این مسأله در زنسرپرستشدن خانوارها تأثیر میگذارد. از سویی، عدهای از مردان به دلیل عدم امکان کسب شغل در محیط زندگی خود در جای دیگری زندگی میکنند.
او افزود: در غرب هم این مسأله خیلی زیاد است، اما من آن را بهعنوان یک معضل نمیبینم. یک پدیده اجتماعی است که روزبهروز بیشتر میشود. زمانی که زن سرپرست خانوار تمکن مالی نداشته باشد، این موضوع تبدیل به معضل میشود. طلاق پیامدهایی مانند مشکلات عاطفی، افسردگی، تغییر نگاه جامعه به زن، عدم امکان ازدواج مجدد و... دارد و این مسایل تنها به سرپرستشدن زن برنمیگردد. ممکن است دختری که از همسرش جدا میشود و به خانه پدرش میرود هم چنین مشکلاتی داشته باشد، اما وقتی تنها زندگی میکند، نگاهها متفاوت میشود.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در رابطه با تجربیات کشورهای دیگر در این زمینه عنوان داشت: در غرب این موضوع پذیرفتهشده است، اما در جامعه ما هنوز تنها زندگیکردن یک زن را نمیپذیرند بهخصوص وقتی همسرش فوت کرده باشد یا طلاق گرفته باشد، نگاهها مثبت نیست. معمولاً در کشورهایی که کلانشهر دارند، این پدیده روزبهروز افزایش پیدا میکند. حتی افرادی هستند که خانه پدری آنها در حومه شهر است و خودشان در مرکز شهر یک سوییت میگیرند و زندگی میکنند و آخر هفته هم ممکن است به پدر و مادرشان سر بزنند.
باید امنیت مالی زنان را بالا برد
کاظمیپور اظهار داشت: زنسرپرست بودن زمانی معضل است که مرد نانآور خانواده است و به دلیل طلاق، فوت و... نمیتواند هزینههای خانواده را پرداخت کند و اگر خانواده زیر خط فقر برود، مسألهساز میشود. موضوع اساسی این است که باید امنیت شغلی و مالی زنان را از طریق ایجاد اشتغال، بیمههای تأمین اجتماعی و... بالا برد تا زمانی که زنان همسر خود را از دست میدهند، زیر خط فقر نروند. پیشنهادی که من اخیراً دادم و در برنامه ششم هم گنجانده خواهد شد، این است که تمام مردان و خانواده آنها تحت پوشش بیمه باشند تا اگر هر معضلی برای مرد پیش آمد، زن و بچه او زیر خط نروند. در این صورت پنجاه درصد مسأله حل میشود.
استثمار زنان در بخش غیررسمی اقتصاد
او در ادامه گفت: برای حل مسایل عاطفی و روانی هم سازمانهایی مانند آموزش و پرورش، مهدکودکها و... هم باید مداخله داشته باشند تا این بچهها خلأ پدر را حس نکنند و از تربیت صحیح برخوردار شوند. همچنین، باید زمینههایی فراهم کرد که زنان با مشارکت اجتماعی و آموزشهایی که میبینند حتیالامکان در یک جامعه سالم زندگی با کیفیتی داشته باشند. امکان لغزندگی شاید در پنج درصد این افراد وجود داشته باشد و نمیتوانیم همه آنها را با یک چوب برانیم و بگوییم همه ممکن است منحرف شوند. از سوی دیگر، در سطح شهر تهران زنان زیادی هستند که در بخش غیررسمی اقتصاد فعالیت میکنند و نیروی کار آنها کاملاً استثمار میشود. باید به فکر این زنان باشیم.
زنسرپرست بودن زمانی معضل است که مرد نانآور خانواده است و به دلیل طلاق، فوت و... نمیتواند هزینههای خانواده را پرداخت کند و اگر خانواده زیر خط فقر برود، مسألهساز میشود. موضوع اساسی این است که باید امنیت شغلی و مالی زنان را از طریق ایجاد اشتغال، بیمههای تأمین اجتماعی و... بالا برد تا زمانی که زنان همسر خود را از دست میدهند، زیر خط فقر نروند.
نظر شما